تاتار خندان
نویسنده:
غلامحسین ساعدی
امتیاز دهید
“تاتارخندان” رمانی جذاب است و در اصل برشی از تاریخ اجتماعی ایران است که نویسنده، با گشت و گذار در واقعیت های اجتماعی روزانه، خواننده را پابه پای راوی که پزشکی است جوان و سرخورده از یک شکست عشقی، ودلگیر از نقشی که مدرنیتهی نارس بر او تحمیل کرده، همهی خوشیها، لذتهای زندگی شهری و آسایش روزگار مدرن را کنار گذاشته و میخواهد که با تفکر و جستجو در درون خود، آرامشذهن خویش را در تبعیدی خودخواسته بازیابد.
راوی در نهایت ناامیدی و آشفتگی، بی آن که بداند “تاتار خندان” کجاست و چگونه جایی است ،برای فرار از آنچه که برایش قابلتحمل نیست و روح اش را میخورد ، خیلی اتفاقی و شاید هم به خاطر پسوند “خندان” آنجا ، تاتار خندان را به عنوان محل جدید خدمت اش انتخاب کرده و با وسایل زندگیاش راه می افتد که بتواند وقت خود را راحت بِکُشَد …. اما وقتی پای نیاز انسانها به امداد و یاری و رسالت انسانی در زمانهای سخت فرا میرسد و مردم روستای تاتار خندان و آبادیهای اطراف را غرق دررنج، خرافه و نیازمندی میبیند و اما همچنان آنان را شاد و امیدوار میبیند، شیفتهی آنها شده و چنان با آنها صمیمییمیشود که دیگر سر از پا نمیشناسد و لبخند شوق و نور رضایتی که با درمان بیماران و انجام وظیفهی انسانیاش به عنوان یک پزشک، در اعماق روح اش میتابد را با هیچ چیز عوض نمیکند …..
بیشتر
راوی در نهایت ناامیدی و آشفتگی، بی آن که بداند “تاتار خندان” کجاست و چگونه جایی است ،برای فرار از آنچه که برایش قابلتحمل نیست و روح اش را میخورد ، خیلی اتفاقی و شاید هم به خاطر پسوند “خندان” آنجا ، تاتار خندان را به عنوان محل جدید خدمت اش انتخاب کرده و با وسایل زندگیاش راه می افتد که بتواند وقت خود را راحت بِکُشَد …. اما وقتی پای نیاز انسانها به امداد و یاری و رسالت انسانی در زمانهای سخت فرا میرسد و مردم روستای تاتار خندان و آبادیهای اطراف را غرق دررنج، خرافه و نیازمندی میبیند و اما همچنان آنان را شاد و امیدوار میبیند، شیفتهی آنها شده و چنان با آنها صمیمییمیشود که دیگر سر از پا نمیشناسد و لبخند شوق و نور رضایتی که با درمان بیماران و انجام وظیفهی انسانیاش به عنوان یک پزشک، در اعماق روح اش میتابد را با هیچ چیز عوض نمیکند …..
آپلود شده توسط:
ghalam1356
1391/03/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاتار خندان
بسیار بد و ضعیف است
رضا دکتری است که از طرف معشوقش زخم خورده برای همین تصمیم می گیرد قید همه چیز را بزند و راهی دهی دور دست به نام تاتار شود . رضا بعد از رسیدن به ده متوجه می شود که تاتار دو دهکده است تاتار خندان و تاتار گریان و محل زندگی رضا ده تاتار خندان است . داستان زندگی رضا با دهاتی ها ، اخت شدنش با روستا ، مرام و مسلک مردم آبادی و .... آشنایی رضا با مدیر مدرسه و دختر او پری است .
آثار این نویسنده بدون بزرگ نمایی جزو برجسته های ادبیات ایران هست.
این اثر هم در نوبه ی خود بی نظیر هست،
با سپاس از کتابناک و ghalam1356
به قول سیف الدینی روح سرگردان این قوم بود و بختکی به ثقل تاریخ همیشه بر گرده اش بود در خواب و بیداری.
ساعدی در دیدگاه من بدون ذره ای تردید بلافاصله پس از هدایت در حلقه ی شریف و نجیب نویسندگان ایرانی قرار می گیرد.
نبوغی حیرت انگیز، قلمی جادویی ، دوستی و خویشاوندیی بی پایان با توده های فرودست ، شرافتی دریاوار و آرزوهایی بلند بلند برای انسان سرگشته ی امروز که یکی خود او بود.
شاملو جایی گفته بود ساعدی پیشکسوت مارکز در رئالیسم جادویی ست و به واقع کیست که عزاداران بیل را بخواند و در همان اولین سطور به دنیایی سراسر وهم و کابوس و جنون پرتاب نشود .
و چه تاسف جانکاهی در از دست رفتن این روح سرگردان قبیله تا ابد با ادبیات این ملک خواهد ماند.
حالا دیگر روحش در جهان سایه ها قرین آرامشی ابدی باد.
چرا آثار این نویسنده را نمیشه دانلود کرد.:-(
لطفا" تخفیفی بدهید ..........اصلا تکلیف من و امثال من چیه که مشتاقیم و معتاد به کتابخوانی ;-)
معرفی نویسنده :
غلامحسین ساعِدی معروف به گوهرمراد متولد شنبه ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر ایرانی است. از داستان گاو او (در مجموعه عزاداران بیل)، فیلمی به همین نام ساخته شدهاست که موفقیتی جهانی یافت.نویسندگی را از سن 16 سالگی آغاز کرد و سالهای زیادی را به نمایشنامهنویسی و داستاننویسی فارسی گذراند. وی در روز شنبه ۲ آذر ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپردهشد.
روانش پاک و روحش شاد